تئوری رنگ چیست؟

تئوری رنگ چیست؟

تئوری رنگ مطالعه چگونگی کار رنگ ها با یکدیگر و تأثیر آنها بر احساسات و ادراک ما است. این تئوری مانند یک جعبه ابزار برای هنرمندان، طراحان و سازندگان است که به آنها کمک می کند تا رنگ های مناسب برای پروژه های خود را انتخاب کنند. تئوری رنگ شما را قادر می سازد رنگ هایی را انتخاب کنید که به خوبی با هم هماهنگی داشته باشند و روحیه یا پیام مناسب را در کار شما منتقل کنند.

رنگ در چشم بینندگان است
“رنگ! چه زبان عمیق و اسرار آمیزی، زبان رویاها.»

– پل گوگن، نقاش معروف پست امپرسیونیست

سر آیزاک نیوتن وقتی چرخ رنگ را در سال 1666 اختراع کرد، تئوری رنگ را پایه گذاری نمود. نیوتن رنگ ها را به عنوان ادراک انسان – نه کیفیت مطلق – از طول موج های نور می دانست. او با دسته‌بندی سیستماتیک رنگ‌ها، سه گروه را تعریف کرد:

اولیه (Primary): (قرمز، آبی، زرد).

ثانویه(Secondary): (ترکیبی از رنگ های اصلی).

سوم(Tertiary or intermediate): (یا متوسط ​​- ترکیبی از رنگ های اصلی و ثانویه).

رنگ(Hue)، ارزش(Value) و اشباع(Saturation) چیست؟

رنگ(Hue) مشخصه رنگی است که آن را به صورت قرمز، آبی، سبز یا هر رنگ خاص دیگری در چرخه رنگ متمایز می کند.

ارزش(Value) نشان دهنده روشنی یا تیرگی یا مقیاس خاکستری نسبی یک رنگ است و برای ایجاد کنتراست و عمق در هنر بصری بسیار مهم است.

اشباع(Saturation)، که به عنوان رنگ یا شدت نیز شناخته می شود، به خلوص و زنده بودن یک رنگ، از کاملا اشباع (پر جنب و جوش) تا غیراشباع (خاکستری) اشاره دارد.

در طراحی تجربه کاربری (UX)، شما نیاز به درک محکمی از تئوری رنگ دارید تا طرح های هماهنگ و معنادار برای کاربران خود ایجاد کنید.

از طرح رنگ و دمای رنگ برای هماهنگی طراحی استفاده کنید

در طراحی صفحه نمایش، طراحان از مدل رنگ افزودنی استفاده می کنند که در آن قرمز، سبز و آبی رنگ های اصلی هستند. همانطور که باید تصاویر و سایر عناصر را در طراحی بصری به صورت استراتژیک قرار دهید، انتخاب رنگ شما نیز باید تجربه کاربران شما را در رابط های جذاب با قابلیت استفاده بالا بهینه کند. هنگام شروع فرآیند طراحی، می توانید از یکی از این طرح های رنگی اصلی استفاده کنید:

تک رنگ(Monochromatic): یک رنگ بگیرید و عناصر دیگری را از سایه ها و رنگ های مختلف آن ایجاد کنید.

مشابه(Analogous): از سه رنگ که در کنار یکدیگر در چرخه رنگ قرار دارند (به عنوان مثال، نارنجی، زرد-نارنجی و زرد برای نشان دادن نور خورشید) استفاده کنید. یکی از انواع آن این است که رنگ سفید را با آنها مخلوط کنید تا یک طرح رنگی مشابه (به عنوان مثال شعله های آتش) تشکیل شود.

مکمل(Complementary): برای به حداکثر رساندن کنتراست، از جفت‌های «رنگ مخالف» (مثلاً آبی/زرد) استفاده کنید.

Split-Complementary (یا Compound Harmony): رنگ ها را از دو طرف جفت رنگ مکمل خود اضافه کنید تا کنتراست را ملایم کنید.

Triadic: سه رنگ از هم دور را روی چرخ رنگ انتخاب کنید (به عنوان مثال، با فاصله 120 درجه: قرمز/آبی/زرد). این رنگ ها ممکن است پر جنب و جوش نباشند، اما این طرح می تواند به دلیل حفظ هارمونی و کنتراست بالا باشد. ایجاد طرح های جذاب بصری با این طرح آسان تر از طرح های مکمل است.

تترادیک(Tetradic): چهار رنگ را انتخاب کنید که دو مجموعه از جفت های مکمل هستند (مثلاً نارنجی/زرد/آبی/بنفش) و یک رنگ غالب را انتخاب کنید. این امکان طراحی های غنی و جالب را فراهم می کند. با این حال، تعادل بین رنگ های گرم و سرد را رعایت کنید.

مربع(Square): گونه ای از تترادیک می باشد. چهار رنگ را می بینید که به طور مساوی روی چرخ رنگ قرار گرفته اند (یعنی 90 درجه از هم فاصله دارند). بر خلاف تترادیک، اگر از هر چهار رنگ به طور مساوی استفاده کنید، طرح های مربعی می توانند به خوبی کار کنند.

رنگ های شما باید منعکس کننده هدف طراحی شما و شخصیت برند باشد. شما همچنین باید تئوری رنگ را برای بهینه سازی تأثیر روانشناختی مثبت بر روی کاربران اعمال کنید. بنابراین، باید به دقت تعیین کنید که دمای رنگ (یعنی استفاده از رنگ‌های گرم، خنثی و سرد) چگونه پیام شما را منعکس می‌کند.

به عنوان مثال، بسته به عواملی مانند شخصیت سازمان و صنعت، می توانید یک رنگ خنثی مانند خاکستری گرم یا سرد ایجاد کنید.

از تئوری رنگ برای مطابقت با آنچه کاربران شما می خواهند ببینند استفاده کنید

کنتراست مناسب در وهله اول برای جلب توجه کاربران حیاتی است. جنب و جوشی که برای طراحی خود انتخاب می کنید نیز برای برانگیختن پاسخ های احساسی مورد نظر کاربران بسیار مهم است. نحوه واکنش آنها به انتخاب رنگ بستگی به عواملی مانند جنسیت، تجربه، سن و فرهنگ دارد. در همه موارد، شما باید برای دسترسی طراحی کنید – به عنوان مثال، در مورد کوررنگی قرمز-سبز. می‌توانید انتخاب‌های رنگی را از طریق تحقیقات UX تنظیم کنید تا بهترین طنین‌اندازی را با کاربران خاص داشته باشید. کاربران شما با انتظارات خود از طراحی در یک صنعت خاص با طراحی شما روبرو می شوند. به همین دلیل است که باید طراحی کنید تا از نظر جغرافیایی انتظارات بازار خود را برآورده کنید. به عنوان مثال، رنگ آبی، یک استاندارد صنعتی برای بانکداری در غرب، در فرهنگ های دیگر دارای ارتباط مثبت است.

با این حال، برخی از رنگ‌ها می‌توانند احساسات متناقضی را از ملیت‌های خاص برانگیزند (به عنوان مثال، قرمز: خوش شانسی در چین، عزاداری در آفریقای جنوبی، خطر / جنسیت در ایالات متحده). به طور کلی، شما باید از تست قابلیت استفاده برای تایید انتخاب رنگ خود استفاده کنید.

منبع: Color Theory